جدول جو
جدول جو

معنی سبک رکاب - جستجوی لغت در جدول جو

سبک رکاب
سوار چابک و تندرو
تصویری از سبک رکاب
تصویر سبک رکاب
فرهنگ فارسی عمید
سبک رکاب
(سَ بُ رِ)
مرادف سبکپای. (آنندراج). سریعالسیر در مسافرت. (ناظم الاطباء) : وی هرچند مبارز و سبک رکاب است بکدام گروه رسد و درماند. (تاریخ بیهقی).
به هر ترنمی از جای میرود دل ما
سبک رکاب چو بوی گل است محمل ما.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سبک یاب
تصویر سبک یاب
کسی که مطلبی را زود دریابد، تیزفهم، تیزهوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبک رای
تصویر سبک رای
احمق، کودن، کم خرد، ابله، گول، تپنکوز، بدخرد، چل، غمر، کم عقل، خل، شیشه گردن، ریش کاو، خرطبع، دنگل، کهسله، دنگ، نابخرد، کانا، کاغه، بی عقل، تاریک مغز، کردنگ، لاده، غتفره، خام ریش، انوک، دبنگ، فغاک، گردنگل برای مثال برگردد بخت از آن سبک رای / کافزون ز گلیم خود کشد پای (نظامی۳ - ۳۸۱)
فرهنگ فارسی عمید
(بُ رِ)
سوار نیک و فارس:
ز جنگی سواران چابک رکاب
به نهصد هزار آمد اندر حساب.
نظامی (شرفنامه).
سوار هنرمند چابک رکاب
که بر آتش انگشت زد بی حساب.
نظامی (از شرفنامه)
لغت نامه دهخدا
(سَ بُ خوا /خا)
آنکه به آوازی آهسته بیدار شود: خداوند دماغ خشک آوازهای نرم و بویهای اندک زود اندریابد و سبک خواب باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(نِ / نَ دَ / دِ)
زودفهم. تیزفهم. سریعالانتقال:
کم آسا و دمساز و هنجارجوی
سبک یاب و آسان رو و تیزپوی.
اسدی
لغت نامه دهخدا
(سَ بُ)
کم عقل. بی خرد. احمق. نادان:
برگردد بخت از آن سبک رای
کافزون ز گلیم خود کشد پای.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از چابک رکاب
تصویر چابک رکاب
چابک چیلان (چیلان رکاب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبک کار
تصویر سبک کار
چست چالاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبک رای
تصویر سبک رای
کم عقل، بی خرد، نادان، احمق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبک کار
تصویر سبک کار
چالاک
فرهنگ فارسی معین